۳۰ مهر ۱۳۸۸

بیگناه

یادمه کلاس چهارم دبیرستان یه دوستی داشتم که تنها فرزند خونواده بود.اواسط سال تحصیلی یه روز باشیرینی اومد توکلاس وبا کلی خوشحالی گفت که خواهر دار شده واسمش دنیاست. هممون براش خیلی خوشحال شدیم ویادمه خیلی واقعه هیجان انگیزی بود . دوسه روز بعداز اونروز دیگه کلاس نیومد تاتقریبا یکماه بعد که برای گرفتن پرونده اش به مدرسه اومده بود. شدیداناراحت بود وگریه میکرد .مادرش روز دوم پس از زایمان دنیا کوچولو رو از طبقه چهارم اپارتمان پرت کرده بودو خودش هم پریده بود پایین .
دنیا کوچولو مرده بود مادرش هم قطع نخاع شده بود.خیلی هولناک بود یادمه اولین بار واژه سایکوز پس از زایمان رو اونموقع شنیدم افسردگی بعد از زایمان که گاه میتونه به خطرناکی بیماری مادر دنیا کوچولو باشه برای همین قدیمیا خیلی نسبت به زائوو مراقبتهاش حساس بودن وعقیده داشتن که زائو رو هیچگاه نباید تنها گذاشت البته اونا شاید به درستی از این افسردگی به عنوان امروزیش اگاهی نداشتن ولی به عنوان ال ازش یاد میکردن ومراقبتهاشون از زائو بسیار مفید بود.
امروز شنیدم سهیلا قدیانی زنی که نوزاد 5روزه اش رو به قتل رسونده بود اعدام شد.
  به جرات میتونم بگم اگه اعدام فقط به خاطر این قتل که دردوران بحرانی پس اززایمان رخ داده انجام شده نه یک مجازات که یک جنایته.زنی بانواع واقسام اسیبهای روانی بی پناه با اینده نامعلوم شدیدا در معرض افسردگی پس از زایمان بوده که به جنون منتهی شده. اینو چطور پزشکان قضایی تائید نکردن؟
تواین مملکت چی میگذره؟

هیچ نظری موجود نیست: